به گزارش قدس آنلاین، در این مقاله آمده است که حمله به نهاد قانون گذاری از جانب رئیس جمهوری که سوگند خورده قوانین آمریکا را رعایت کند فراتر از امتناع از قبول شکست است. این اقدام عبور از خطوط قانون اساسی است که ترامپ پیشتر نیز از آنها عبور کرده است. این اقدام قابل استیضاح است. بسیاری از مخالفان ترامپ فریاد شادی سرمی دهند که پیش بینیهای آنها درست از آب درآمده است و آنها گفته بودند که او برای ریاست جمهوری مناسب نیست و مدتها قبل باید استیضاح میشد. اما نقصهای شخصیتی ترامپ از همان ابتدا که برای ریاست جمهوری اقدام کرد، برای همه آشکار بود.
این مقاله می افزاید، ۶۳ میلیون آمریکایی در سال ۲۰۱۶ به ترامپ رای دادند. با اینکه دموکراتها و مطبوعات از همان روزهای اول کاری اش به او انتقاد داشتند و استیضاحش را دنبال میکردند، نباید فرایند قانون اساسی تا این اندازه راحت کنار گذاشته میشد. شما بخاطر جرائم مبتنی بر حدس و گمان یا مواردی که در سطح تخلفات قانون اساسی شمرده نمیشود، استیضاح نمیکنید. اقدامات این هفته بسیار فراتر از قصور در انجام وظایف و ماجرای مداخلات او در اوکراین در سال دو هزار و نوزده است (یکی از موارد اصلی که به استیضاح ترامپ منتهی شد).
وال استریت ژورنال نوشت پرسش مرتبط، اما جداگانه این است که آیا استیضاح یا برکناری بر اساس اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی در حال حاضر به نفع کشور است. دومین گزینه به نظر عاقلانه نیست مگر اینکه ترامپ تهدیدی را در خصوص برخی اقدامات بی پروایانه یا غیرقانونی مطرح کند. او پس از روز چهارشنبه قول داد تا به روند منظم انتقال قدرت کمک کند. تشکیل گروهی در کابینه برای برکناری ترامپ، شبیه کودتایی در واشنگتن خواهد بود و به ترامپ این امکان و بهانه را میدهد تا نقش قربانی سیاسی را بازی کند.
این روزنامه آمریکایی تاکید کرد، استیضاح، مزیت شفافیت و پاسخگویی سیاسی را در خود دارد. اگر آرای کافی برای محکوم کردن در سنا وجود داشت، به نظر میرسید این مسئله کمتر به موضوع حزبی تبدیل میشد. بهترین دلیل استیضاح، تنبیه کردن ترامپ نیست بلکه پیامی به روسای جمهور آتی است مبنی بر اینکه کنگره از خود در برابر پوپولیستهایی از همه طیفهای ایدئولوژیک که خواستار براه انداختن آشوب و تهدید کنگره یا اعضایش هستند، حمایت میکند.
اما استیضاح دیرهنگام در این دوره، آسان یا بدون کینه ورزی نخواهد بود. این امر بیش از پیش حامیان ترامپ را به راهی میکشاند که به حکومت داری بایدن کمکی نخواهد شد چه برسد به رفع اختلافات حزبی. این اقدام، آتش سیاسی خاکسترهای رو به خاموشی روز چهارشنبه را مشتعل میکند.
وال استریت ژورنال در ادامه نوشت، مشخصا به این دلیل که احتمالا دموکراتها به شیوهای مسئولانه یا توام با خویشتن داری رفتار نمیکنند.آنها پیشتر بخاطر مفاد استیضاح که شامل فهرست مکرری از گلایههای ضد ترامپ در طول این چهار سال بود تلاش کرده بودند.اولتیماتوم نانسی پلوسی در روز پنجشنبه مبنی بر اینکه پنس اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را فعال سازد یا او ترامپ را استیضاح میکند، رای جمهوری خواهان را جلب نخواهد کرد.
اگر دموکراتها از فرایند استیضاح در سال دو هزار و نوزده بد استفاده نکرده بودند، اکنون اعتبار بیشتری برای این استیضاح داشتند. گروهی از حامیان استیضاح از جمله آدام شیف و جرالد نادلر که از تبانی ترامپ با روسیه بارها صحبت کردند بیشتر از آنکه آمریکاییها را درباره استیضاح متقاعد کنند آنها را دفع میکنند. این ماموریت شبیه انتقامی سیاسی به نظر میرسد تا اجرای قانون اساسی و ترامپ تا آخرین نفس با این فرضیه بازی میکند. اگر بایدن حامیان استیضاح را به نام دور ماندن از سیاستهای نابودکننده منصرف کند، او میتواند حمایت بیشتری جلب کند.
در این مقاله تاکید شده که اگر ترامپ بخواهد از دومین استیضاح جلوگیری کند بهترین راه پیش روی او این است که به صورت شخصی مسئولیت این وقایع را برعهده گیرد و استعفا کند. این بهترین راه حل خواهد بود چرا که فورا وظایف ریاست جمهوری به مایک پنس واگذار میشود. این امر، سرنوشت ترامپ را همچون ریچارد نیکسون در دستان خودش قرار میدهد. این امر احتمالا سیلی از استعفاها در کاخ سفید و کابینه را به همراه خواهد داشت که به عنوان اقدامی مبتنی بر اخلاقیات قابل درک است، اما میتواند دولت را به لحاظ منابع انسانی در وضعیت خطرناکی قرار دهد.به ویژه، رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی آمریکا باید در سمت خود باقی بماند.
وال استریت ژورنال در ادامه نتیجه گیری کرد که ما میدانیم رفتاری آبرومندانه از ترامپ محتمل نیست. به هر حال این هفته احتمالا مشخص شد که ترامپ یک شخصیت سیاسی نگران کننده است.او، جمهوری خواهان را در مجلس نمایندگان آمریکا، کاخ سفید و اکنون در سنا متحمل هزینههایی کرد. بدتر اینکه، او با دروغ گفتن به حامیان وفادارش درباره انتخابات و توانمندی کنگره و پنس برای رد نتیجه انتخابات، به آنها خیانت کرد. او از پذیرش مبنای پایهای دموکراسی خودداری کرد که همان پذیرش نتیجه چه پیروزی باشد یا شکست.این برای همه از جمله شخص ترامپ بهترین گزینه است که بی سر و صدا از قدرت کنار برود.
نظر شما